زندگینامه استاد دكتر احمد نعینع
لطفاً بفرمایید خودتان را معرفى كنید و بفرمایید چند سال دارید و در كجا متولد شده اید و الان در كجا ساكن هستید و چه تحصیلاتى دارید؟
بنده احمد نعینع هستم، 46 سال سن دارم و در شهر متوبس متولد شده ام. كلمه متوبس كلمه اى از فراعنه است كه اصل آن متوبس است، الان نیز در قاهره پایتخت مصر سكونت دارم. من در دانشگاه اسكندریه لیسانس خود را در پزشكى و بعد فوق لیسانس خود را گرفتم و در انتها نیز دكتراى خود را با تخصص طبابت اطفال در آن دانشگاه گرفتم.غیر از خودتان سه تن از قاریان بزرگ مصر را نام ببرید؟
از قاریان قدیم: استاد محمد رفعت، استاد مصطفى اسماعیل و استاد ابوالعینین شعیشع.از قاریان جدید: استاد شحات محمد انور، استاد محمد الیثى و استاد محمد عبدالوهاب طنطاوی.
آیا در ملاقات هایتان با مقام معظم رهبرى و تلاوت هایى كه داشتید خاطره اى دارید؟
من سومین بار است كه به ایران سفر كرده ام و در دو بار قبل با ایشان ملاقات داشتم. خاطره اى از اولین دیدار ار نقل مى كنم: یك شب هنگام نماز مغرب و عشا در منزل مقام معظم رهبرى بودم و نماز را به امامت ایشان خواندم و بعد قرار شد كه قرائت كنم، امام در جاى مخصوص جلوس كردند و من هم تلاوت كردم. آقا بسیار خوشحال شدند و فرمودند: (( شما مثل استاد مصطفى اسماعیل تلاوت مى كنید و صدایتان بسیار شبیه اوست اما از او تقلید نمى كنید بلكه قطعاتى را افزون بر كارهاى مصطفى اسماعیل اجرا مى كنید.)) و بعد سوالاتى را پرسیدند كه استاد مصطفى اسماعیل كى فوت كرد، كجا فوت كرد، چگونه بود و چقدر از آن زمان مى گذرد.ما به خاطر داریم كه شما در یكى از سفرهایتان به ایران یك عبا را از دست مقام معظم رهبرى هدیه گرفتید، بفرمایید كه آیا آن عبا را براى تلاوت نیكویتان به عنوان صله دریافت كردید؟
من فقط یك عبا نگرفتم بلكه یك شال سبز هم از ایشان هدیه گرفتم و علتش هم این بود كه در گفتگوهاى من با مقام معظم رهبرى من عرض كردم كه اجداد من حسنى هستند و در واقع من از یك سلسله حسنى هستم و اجداد من به امام حسن (ع) بر مى گردد و لذا من از سادات هستم و ایشان یك عبا به رنگ روشن و یك شال سبز به من هدیه دادند.آیا از مسافرت هایتان به شهرهاى دیگر ایران هم خاطره اى دارید و از استقبال مردم در كجا بهترین خاطره برایتان پیش آمده است؟
من به شهرهاى فراوانى از جمله بوشهر، ارومیه، شیراز، اصفهان، قم، مشهد، زاهدان، اهواز، لار، بندرعباس، سنندج، یزد، كرمان و رفسنجان مسافرت كرده ام. ولى بهترین خاطرات من در شهرهایى رقم خورد كه اماكن مقدسه در آنجا وجود دارد. خصوصاً در مشهد مقدس در زیارت حضرت امام رضا (ع) یك فضاى روحانى و قدسى در آنجا احساس كردم و روحانیت خاصى را در آنجا دیدم و همینطور در قم در زیارت حضرت معصومه (ع) و همینطور در شیراز در زیارت شاه چراغ نیز احساس خوبى داشتم.شما در سفرهایتان به هر جا تشریف برده اید قاریان ایرانى را دیده اید كه در آنجا به تلاوت قرآن پرداخته اند، بفرمایید نظرتان راجع به آنها چیست وآینده آنها را چگونه ارزیابى مى كنید؟
من در این مدت كه از اولین سفرم تاكنون به ایران مى گذرد هر سالى نسبت به سال گذشته قاریان ایرانى را بهتر و در سطح بالاترى دیده ام و من همواره شكوفایى را در قاریان ایرانى احساس مى كنم و همواره آنان را تشویق مى كنم و برایشان دعا مى كنم و امید است كه در آینده همتراز با قاریان مصرى باشند و چیزى از آنها كم نداشته باشند.آیا خاطره اى از استاد عبدالباسط دارید؟
من در ابتدا همراه با ایشان مى خواندم و اصلاً تلاوتم را با ایشان همراه كرده بودم و از او الهام مى گرفتم، در حالى كه او در نهایت و در اوج بود و من یك تازه كار بودم. حدود 8 سال او را مى شناختم او مردى خوش قلب و خوش رو بود و متخلق به اخلاق قرآنی. اما استاد مصطفى اسماعیل براى من جاى خاصى را داشت.در صورتى كه مى توانید خاطره اى از استاد منشاوى بازگو كنید؟
من بیش از 30 سال با اسم محمد صدیق منشاوى و تلاوت هاى او آشنا بودم، از حدود سال 1969 میلادی، من حدوداً 10 ساله بودم و استاد را مى شناختم و از آن زمان تاكنون با تلاوت هاى او آشنا هستم، آشنایى ما هم با این حالت بود كه او در مسجدى در اسكندریه تلاوت مى كرد و من با نامه و مكاتبه از او كسب فیض مى كردم.در انتها از شما خواهشمندیم خاطره اى از استاد مصطفى اسماعیل نقل كنید؟
من در آن زمان كه استاد در مناسبتهاى مختلف در شهر متوبس تلاوت مى كرد كودك بودم و تلاوت هاى او را مى شناختم. بعد به اسكندریه آمدم. استاد به آنجا خیلى سفر مى كردند در دهة70 با استاد آشنا شدم و8 سال همیشه همراه استاد بودم و همیشه به مانند یك ملازم، هر جا استاد مى رفت همراه ایشان بودم.استاد از شما خواهشمندیم كلماتى را به زبان فارسى صحبت كنید؟
متشكرم، خیلی ممنونمنبع: سایت اهل البیت